پیکره های فیروزه
در حال بارگیری
Image
Image

فیروزه حاجی فتاحی

 

  • مجسمه‌ ساز
  • نویسنده
  • متولد تهران، ایران
  • ساکن تهران
  • تحصیلات:
    • کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
    • کارشناسی ارشد پژوهش هنر
    • فارغ‌التحصیل دوره معماری داخلی و دکوراسیون
  • دارنده مدرک درجه ۱ و ۲ نقاشی از سازمان فنی و حرفه‌ای کشور
 

من، فیروزه، از تبار حاجی فتاحی‌هایی که همیشه به «حاجی فتاحی بودن» خود افتخار می‌کنند، می‌خواهم اعتراف کنم که خود را نه نقاش می‌دانم، نه مجسمه ساز، و نه نویسنده. هرچند در بسیاری از لحظات پا در کفش این حرفه‌ها گذاشته‌ام و شاید هنوز هم بگذارم. به‌طور کلی، مثل هر انسان دیگری از موفقیت خوشحال می‌شوم، پول را تا حدودی دوست دارم، و به‌طور خاص، شهرت را تا جایی که موجب زحمت نشود، ارزشمند می‌دانم؛ هرچند از درگیری‌های بی‌پایان زیر نگاه‌های دیگران و ژست گرفتن‌های بی‌معنی چندان خوشم نمی‌آید.

زندگی پیرامونم، با تمام ابعاد جدی و غم‌انگیزش و طنزهای نهفته در آن، همواره منبعی از ایده‌های نو و غنی بوده است. در جستجوی مفاهیم تازه و معتبر، به عمق درونیات خود و دیگران می‌روم تا در آثارم چیزی متفاوت، نو و منحصر به فرد را کشف کنم. گاهی در پی تحلیل‌های منطقی و عینی هستم، گاهی در پیچ و خم تردید و رازهای زندگی می‌افتم، و در این مسیر، حتی گاهی در درون خود احساس سرگیجه و عدم اطمینان از جای پایم را تجربه می‌کنم. شاید شبیه به کیک زنجبیلی باشم که از نظر مفهومی کاربردی است، اما به دلیل طعم خاصش، بسیاری از مردم آن را نمی‌پسندند.

آیا زندگی، در اصل، همین نیست؟ تجربه کردن لحظات تناقضی که می‌توان در آن‌ها هم گریست و هم خندید و همچنان انسان ماند؟ برای من، زندگی به نوعی راهی است برای کشف و درک این تناقضات؛ برای جلب توجه به جزئیاتی که در نگاه اول شاید بی‌اهمیت به نظر برسند، اما در واقع هویت و معنا را در خود دارند. از شیشه‌های رنگی، آهنکاری‌های ظریف، گچ‌کاری‌های ساده، سنگ‌های خردشده و تنوع رنگ‌ها و بافت‌ها، همواره در پی کشف معنا و ابداعی نو هستم.

در نهایت، چه بخواهیم و چه نه، انسان‌ها تا زمانی که زنده‌اند، به دنبال چیزی هستند که دوست دارند، حتی اگر آن چیزی که انجام می‌دهند، اشتباهات و آزمون‌های بی‌پایانی باشد. بنابراین، باید بپذیریم که مسئولیت اعمال و تصمیمات‌مان، چه درست و چه غلط، بر دوش خود ماست. در این مسیر، گاهی با آتش بازی می‌کنیم، اشتباهاتی مرتکب می‌شویم، درک درس‌های زندگی برایمان دشوار می‌شود، و گاهی نیاز داریم که تایید شویم.

ممکن است تا وقتی زنده‌ایم، همانطور که یک پیرمرد صد و بیست ساله همچنان سیگارش را ترک نمی‌کند یا یک پیرزن هر روز همان عاداتش را تکرار می‌کند، ما هم در تلاش برای ساختن چیزی خاص از خود باشیم. حتی اگر در مقام بزرگ‌ترین کارآفرینان جهان قرار بگیریم، شب‌ها باید به همان کارهای روزمره بپردازیم و خود را در هر لحظه بهتر از دیروز بسازیم.

زندگی شاید در اصل بخواهد همین را به ما بیاموزد: در جستجوی معنای واقعی خود باشیم، و در نهایت، تمام ما مجسمه‌سازانِ آثار خاص خود هستیم که در پی خلق نسخه‌ای منحصر به فرد از «قصر گوتیک» خودمان می‌گردیم.